تقصیر تو هم نیست
این دنیا
قصه ی چشمهای هـیز وُ
دندان های تــیز بود
..!
تقصیر كسی نیست
!
كه هیچ گلی این روزها
برای بلبل ها نمی ماند ،
باغ ها عجیب
در قرق كلاغ هاست
!
طاغوت
طاغوت !
دستهای عجیبی دارد
وقتی كه وضو می گیرد ،
..
پرچم صلح می بینی
روی رگهای دریده
!
تو اما
با لالائی مغرضانه نخواب
كه این درد
شبیه گرگ
از هر طرف كه بیافتد به جان آدم
می درد
..